عباس امیر انتظام
قدیمی ترین ناراضی سیاسی در فیلم آخرین گروگان
آخرین گروگان، مستند رویا حکاکیان و دکتر رامین احمدی، فیلمی است درباره زندگی عباس امیرانتظام، معاون نخست وزیر و سخنگوی دولت موقت پس از انقلاب اسلامی پنجاه و هفت.
وزارت امور خارجه آمریکا در گزارش جدیدش از وضعیت حقوق بشر در ایران، ازآقای امیرانتظام به عنوان قدیمی ترین مخالف سیاسی، که بیست و شش سال را زندانی جمهوری اسلامی بوده است،یاد میکند.
از سیامک دهقانپور:
آخرین گروگان، نخستین فیلم مستند ایرانی درباره زندگی یک زندانی سیاسی است.
وزارت امور خارجه آمریکا در گزارش جدید خود در باره وضعیت حقوق بشر در ایران می نویسد عباس امیرانتظام هر چند دو سال است که برای رسیدگی های پزشکی بیرون از زندان است اما، هر آن احتمال بازگرداندن او به سلول زندان وجود دارد.
دکتر رامین احمدی، از بنیانگذاران مرکز گردآوری و بررسی اسناد حقوق بشر در آمریکا، که تحقیق و نگارش مستند «آخرین گروگان» را برعهده داشته است می گوید آقای انتظام چند ماه پیش مجددا به دادگاه انقلاب احضار شد.
پیونددهنده رویدادهای زندگی پرفراز و نشیب عباس امیرانتظام در فیلم آخرین گروگان، گفتار توام با اندوه و آه دخترش، الی است.
خروج آقای امیر انتظام از ایران پس از وقایع بیست و هشت مرداد ۱۳۳۲ و رفتن او به فرانسه و سپس به آمریکا بخش های کوتاه و نخستین فیلم است.
بخش های مفصل تر بعدی بازگشت آقای امیرانتظام به ایران، پیروزی انقلاب اسلامی پنجاه و هفت، و برگزیده شدن او به سمت معاونت نخست وزیر و سخنگوی دولت موقت مهندس مهدی بازرگان را در بر میگیرد.
آقای امیر انتظام که از حامیان تنظیم یک قانون اساسی بر مبنای جدایی دین از سیاست بود، در تابستان پنجاه و هشت به عنوان سفیر ایران به سوئد می رود. سیزده آبان هزار و سیصد و پنجاه و هشت سفارت آمریکا در تهران اشغال می شود. پنج هفته بعد آقای امیرانتظام به تهران فراخوانده و از سوی دانشجویان پیرو خط امام به جاسوسی برای آمریکا متهم می شود.
آن روزها الی امیرانتظام نه ساله بود. او می گوید: « می دانستم اتفاق بدی در پیش است. به پدرم گفتم دوستانت به تو می گویند نرو، خطرناک است، چرا برمی گردی؟ او به من گفت صبور باش. من هم سعی کردم صبور باشم تا بلکه پدرم برگردد.
فیلم، سپس عباس امیرانتظام و اسدالله لاجوردی، دادستان انقلاب و رئیس اداره زندان ها، را در مقابل هم به تصویر می کشد، که در خرد کردن اراده امیرانتظام درمی ماند.
سال هفتاد و شش، لاجوردی ترور می شود.
زمانی که محمد خاتمی، رئیس جمهور وقت، لاجوردی را شهید و مردی بزرگ می نامد، امیرانتظام در مصاحبه ای رادیویی از او با همان اسمی نام می برد که در میان زندانیان معمول بوده است: «قصاب اوین».
همین دو کلمه به حبس خانگی اش می انجامد.
وزارت امور خارجه آمریکا در گزارش خود در باره حقوق بشر می نویسد آقای امیرانتظام یکبار در سال دو هزار و دو آزاد شد، اما برای دعوت مردم به حمایت از طرح برگزاری همه پرسی برای تعیین حکومت آینده ایران، در سال دو هزار و سه، مجددا زندانی شد.
در فیلم آخرین گروگان، گذشته از دختر و همسر عباس امیرانتظام، شخصیت های شناخته شده ای از جمله ریچارد کاتن، مایکل مترینکو، یکی از دیپلمات های آمریکایی گروگان گرفته شده در تهران، دکتر منصور فرهنگ، سفیر ایران در سازمان ملل متحد در دو سال نخست انقلاب پنجاه و هفت، و گروهی از کارشناسان حقوق بشر و مورخین حضور دارند.
بخش های فیلمبرداری شده در ایران حاصل زحمات فیلمبردار فقید کاوه گلستان است.
فیلم، که به گفته دکتر رامین احمدی بدلیل کمبودهای مالی هنوز در مراحل پایانی تولید قرار دارد، در سفارت لهستان در واشنگتن پایان می گیرد.
الی امیرانتظام به نیابت از پدرش برای دریافت جایزه ی شجاعت اخلاقی یان کارسکی از سفیر لهستان و خواندن پیام عباس امیرانتظام در سفارت حاضر می شود.
آقای امیرانتظام پیشتر در سال هزار و نهصد و نود و هفت میلادی جایزه ی جهانی حقوق بشر را دریافت کرده بود.
فرازهایی از مجموعه نظرات سیاسی
عباس امیر انتظام
در مورد برگزاری رفراندوم و حاکمیت ملی و دموکراسی در ایران
پيشنهاد برگزاري رفراندوم
هموطنان عزيز؛
همه به خوبي با شرايط حاكم بر كشورمان آشنايي داريد، در بيست و چهار سال گذشته حاكم بودن يك تفكر خاص كه همانا سماجت در استقرار نظام ديني بوده است، باعث گرديده كه ملت ما دچار سرنوشتي متفاوت از آنچه كه در تاريخ چند هزارساله خود تجربه كرده است بگردد. در اين دوران اعمال و رفتاري به نام خدا و دين اسلام انجام گرفته كه با كمال تأسف نتايج حاصل از آن بيش از همه ضربه به دين اسلام بود و لاغير. آنچه كه امروز در مملكت ما مي گذرد نتيجه بيست و چهار سال حكومت ديكتاتوري مذهبي است كه همگي شاهد آن هستيم و نيازي به شرح جزئيات آن نميبينم. شما خود شاهد بوديد و هستيد كه طي اين سالها اينجانب نيز يكي از هزاران انساني بودم كه بخاطر وطن پرستي و دفاع از آزادي عمر خود را در پشت ميله هاي زندان گذرانده ام. ولي من در اين مرحله زماني خاص مايل نيستم درباره جزئيات اين دوران و ستمي كه بر ملت ما كه من نيز عضو كوچكي از آن هستم وارد آمده گفتگو كنم. لذا آنچه كه براي من مهم است و باور دارم كه براي فرد فرد ملت ايران نيز مهم باشد آگاهي از وضعيت موجود و خروج از بحران حاكم است. ملت ما در سال هزار و سيصد و هفتاد و شش يعني زماني كه آقاي خاتمي با بيانات و افكار تازه اي به عنوان كانديداي رياست جمهوري وارد ميدان مبارزه شدند تصور نمود كه با اهداف بيان شده از سوي ايشان مي تواند نخستين گام در راه نجات و رسيدن به مردم سالاري را بردارد و از ورطه هولناكي كه در آن فرورفته است بيرون آيد. اما با كمال تأسف تجربه پنج سال اخير نشان داد كه آقاي خاتمي قادر نبوده با همه افكار متفاوتي كه مطمئناً در سر دارد، آن قدم هاي اصلي را در راه انجام اصلاحات و رسيدن به آزادي ملت ايران بردارد. گناه از ايشان نيست بلكه گناه از نظامي است كه ايشان در آن نظام قرار گرفته اند. ايشان در دو ماه گذشته در دو مصاحبه مطالبي را گفتند و تكرار كردند كه مجدداً باعث ايجاد اميدواري احتمالي در مردم شد و ما در آينده نزديكي شاهد خواهيم بود كه آقاي خاتمي لايحه اصلاح قانون اساسي را به مجلس ارائه بدهند و شوراي نگهبان و مجمع تشخيص مصلحت نظام تصميماتي را بگيرند كه مطمئناً نخواهد توانست راه حل نهايي براي مشكلات ملت ايران باشد تأكيد مي نمايم كه نظرات و گفته هاي من و شما مردم بزرگ ايران در راستاي مخالفت با دين اسلام نيست بلكه بلعكس در راه ايجاد مصونيت براي آن است. ما هزينه هاي سنگين و خسارات جبران ناپذيري را تحمل كردهايم و بهاي تمامي اين مصائب را نيز پرداخته ايم. هدف ما كنار گذاشتن دين نيست بلكه جلوگيري از توهين بيشتر به اسلام، مقدسات و اعتقادات ديني مان است كه همگي پاي بند به آنها هستيم. من به اشاره تاريخ متوسل مي شوم و شما را در جريان حكومت سيصد ساله كليسا در اروپا قرار مي دهم كه در آن دوران نه تنها قدمي در جهت آزادي، امنيت، پيشرفت علم و دانش برداشته نشد بلكه فجايعي رخ داد كه اروپا را سيصد سال از دنياي خودش عقب نگه داشت.
ديگر تجربه بيست و چهار ساله گذشته كافي است كه فرسنگها از آنچه كه بوديم عقب تر رفتيم تا چه رسد به مقايسه آنچه كه بايد باشيم. من از شما مي خواهم كه به دولت آقاي خاتمي، به مجلس و به مسئولين حكومت تفهيم نماييد كه اصلاح قانون اساسي مشكل ما را حل نمي كند. ما درباره قانون اساسي صحبت نمي كنيم و آنچه كه براي ما مهم است و با صداي بلند به مردم ايران و جهان مي گوييم نوع حكومتي است كه بر ما حاكم است. ما مي خواهيم به طور مسالمت آميز و با نظارت سازمان ملل و كليه نهادهاي حقوق بشر از مردم ايران سئوال شود كه آيا علاقه مند به تداوم رژيم مذهبي هستند يا مايل به برپايي رژيم مردم سالاري مي باشند؟ ما نمي توانيم در دنياي كنوني با توجه به تجربيات گذشته و تجارب سيصد سال حكومت كليسا پاسخي براي عقبماندگيهاي بيست و چهارسال گذشته پيدا كنيم، جز اينكه بگوييم كساني كه به نام رهبران اين نظام بر ما حكومت ميكنند براي عصر حاضر خلق نشده اند. ما اصلاح قانون اساسي را نمي خواهيم. ما حذف با كاهش اختيارات شوراي نگهبان و يا ولايت فقيه و يا مجمع تشخيص مصلحت نظام و حتي رئيس جمهور را نميخواهيم. ما خواهان انجام رفراندمي هستيم كه طي آن فقط دو سئوال در مقابل ملت ايران قرار بگيرد و ملت بتواند آزادانه جواب بدهد. تداوم حكومت مذهبي يا رژيم مردم سالار با نظارت سازمان ملل متحد. ما از آقاياني كه قدرت را در دست دارند و بر مردم حكومت مي كنند و مدعي هستند كه ملت ايران پيشتيبان آنان است مي خواهيم آنقدر آزاده و منصف باشند كه اجازه بدهند رفراندومي براي ادامه نظام جمهوري اسلامي ايران يا ايجاد نظام دموكراسي در اين كشور انجام شود. اگر آقايان اطمينان به نتيجه چنين همه پرسي دارند چرا بايد از انجام يك رفراندوم وحشت داشته باشند؟
رفراندوم صرفاً به طور مسالمت آميز اجازه مي دهد كه مردم در ترسيم سرنوشت خود سهيم باشند. به حاكمان زمان بايد گفت كه ملت ايران نمي خواهد خود را بر آنها تحميل كند بلكه اين آنها هستند كه با عدم قبول انجام يك رفراندوم در ايران خودشان را بر هفتاد ميليون نفر مردم ايران تحميل كرده اند و شرايطي در كشور به وجود آورده اند كه با كمال تأسف باعث سرافكندگي مردم ايران گرديده است. بايد گفت: «اي مسئولين نظام، بگذاريد غرور ملي اين سرزمين به جايگاه حق خويش بازگردد. شما اگر حتي واقعاً مدعي جانشيني بنيانگذار اين نظام هستيد به ياد آوريد كه ايشان در سخنراني معروف بهشتزهرا از نظام گذشته ايراد گرفتند كه اگر به رأي پدران ما استناد مي كنيد آنها حق نداشتند براي ما تكليف معلوم كنند و حالا فراموشتان نشود كه بيش از نيمي از جمعيت فعلي كشور ما در سال پنجاه و هفت يا نبودند و يا دوران كودكي را سپري مي كردند. مردم ايران از آنچنان بلوغ فكري برخوردار بوده و قدرت تشخيص دارند كه آنچه را كه بخواهند مي توانند آزادانه انتخاب نمايند.
اگر آزادانه به تداوم نظام جمهوري اسلامي رأي بدهند مطمئن باشيد كه من هم كه يكي از بزرگترين قربانيان نظام هستم و مورد ظلم و تعدي و تبعيض واقع شده ام از رأي مردم اطاعت و پيروي خواهم كرد. اما اطمينان داشته باشيد كه اگر اجازه ندهيد مسلماً مردم ايران اين حق را از شما خواهند گرفت و من به هيچ وجه مايل نيستم كه اين طلب حق با خشونت توأم بشود. من پيرو مصدق و گاندي بوده و معتقد به همزيستي صلحجويانه و حل مسالمت آميز مسائل سياسي و اجتماعي ايران عليرغم بينشهاي گوناگون در آن هستم. من مي خواهم همه ملت ايران اعم از زن و مرد براي رسيدن به دموكراسي برابري و براي ايجاد محيطي مملو از امنيت و آزادي دست به دست هم دهند و براي ساختن ايراني آزاد تلاش كرده و ياري رسانند. من از هموطنانم تقاضا مي كنم و قوياً مي خواهم كه هرگز تسليم زور نشوند ضمن اينكه هرگز نمي خواهم ملت ايران با شما وارد جنگ شوند و من با همه وجودم از اين مقابله جلوگيري خواهم كرد. ولي از شما هم ميخواهم تسليم حقيقت شويد و به رأي مردم ايران احترام بگذاريد. به آنها اجازه دهيد كه سرنوشت خويش را خود تعيين كنند. ما امروز در آغاز قرن بيست و يكم در جهاني زندگي ميكنيم كه با پيشرفتهاي بسيار عظيم در زمينه هاي تكنولوژي، علمي و دانش روبرو هستيم. ملت و كشور ما در دوران حكومت بيست و چهار ساله شما جزو عقب افتاده ترين كشورهاي دنيا در آمده است. درآمد سرانه ملت ما در سال پنجاه و هفت بالغ بر 1625 دلار بود ولي در دوران شما و در سال هفتاد و پنج تا ميزان 150 دلار تقليل يافت و بعدها كه به دليل اضافه شدن قيمت نفت درآمد سرانه كشور به نزديك هزار دلار رسيد شما منت آنرا بر سر ملت گزارديد اين شما بوديد كه مردم ايران را وادار به دادن يك ميليون و دويست هزار نفر شهيد و قرباني و جانباز نموديد و اجازه داديد مملكت به ويراني كشيده شود. در حالي كه خود شما اكثراً در كمال رفاه، آسايش و امنيت زندگي مي كرديد. بياييد دست از اين اعمال غير خداپسندانه برداريد. اعمالي كه باعث فقر و بدبختي و فساد و فحشاي ملت ايران شده است. اعمالي كه باعث شك و ترديد ملت مسلمان ايران نسبت به دين مبين اسلام شده است. فراموشتان نشود ملت ما قبل از سال هزار و سيصد و پنجاه و هفت مسلمان بوده اند ولي امروز به مسلماني و اسلام مورد علاقه شما شك دارند. بياييد در خيابانها بگرديد و شرايط مملو از فساد و فقر و بدبختي ملت ايران را از نزديك نظاره كنيد. تعداد زندانيان در زمان شما به چهل برابر طبق گفته رئيس سازمان زندانهاي كشور افزايش يافته است. اين مصيبت ناشي از اعمال غيرمنطقي است كه شما بر ملت ما تحميل كرده ايد كه من نميخواهم بيش از اين وارد جزئيات آن بشوم. جزئيات را تاريخ ايران در خودش ثبت كرده و در زمان مقرر به اطلاع همگان خواهد رساند. من از شما باز هم مي خواهم كه به انجام رفراندوم براي انتخاب نوع حكومت در ايران تن بدهيد و از هموطنانم مي خواهم كه هرگز فريب پيشنهاد همه پرسي جهت اصلاح قانون اساسي و يا افزايش اختيارات رياست جموري را نخورند زيرا هرگز اين اختيارات نخواهد توانست راه سعادت ملت ايران را هموار نمايد.
ما تنها در زماني مي توانيم موفق شويم و در دنياي امروز ايران نويني را بنيان بگذاريم كه سرنوشت آن توسط خود ملت ايران تعيين گردد. ما پس از انجام رفراندوم با نظارت سازمان ملل متحد بدون شك تقاضاي يك حكومت موقت را خواهيم كرد كه آن حكومت آزاديهاي فردي، اجتماعي، ايجاد احزاب و گروهها و سازمانها را براي بيان آزادانه عقايد جهت تمام اقوام و براي تمام افرادي كه با زبانهاي مختلف تكلم مي كنند و براي تمام افرادي كه داراي اديان مختلف و اعتقادات متفاوت هستند بوجود خواهد آورد. در آن دوران سازمانها، احزاب و گروهها و افراد خواهند توانست برنامه هاي نوسازي ايران را به اطلاع مردم برسانند و در انتخابات بعد كه با نظارت سازمان ملل متحد انجام خواهد شد ملت ايران به گروهها، احزاب و يا اشخاصي كه مورد اطمينان آنها هستند رأي خواهند داد و خودشان در تعيين سرنوشت خويش دخالت خواهند كرد. من از تمام هموطنانم استدعا مي كنم كه پايمردي كنند، چه زن چه مرد براي احقاق حقوقشان در ميدان سياست بمانند. شما ملت بزرگوار بياييد و به طريق مسالمت آميز و با رفتاري انساني، ثابت كنيد كه وارث به حق تمدن ديرينه ايران هستيد، اين شما هستيد كه با استمداد از تاريخ كهن خود و با صبر و بزرگواري و متانت، مقاومت كرده و در ميدان سياست باقي خواهيد ماند و مصرانه از نظام جمهوري اسلامي و دولت آقاي خاتمي خواهيد خواست كه براي انجام يك همه پرسي مردمي فقط براي انتخاب بين دو نظر يعني تداوم رژيم مذهبي يا ايجاد رژيم مردم سالار، با نظارت نهادهاي بين المللي اقدام كند. من براي همه شما آرزوي موفقيت مي كنم و به شما اطمينان ميدهم تا آخرين لحظه حياتم در ميدان سياست ايران و در كنار شما باقي خواهم ماند و در هر كجا كه باشم براي پيروزي شما، براي آزادي شما، براي برقراري امنيت شما و براي رسيدن شما به حكومت دموكراسي تلاش خواهم كرد.
زنده باد ايران – زنده باد ملت ايران و زنده باد آزادي
عباس امير انتظام،
آبانماه 1381
پيرو بيانيه هاي مورخ 26 اسفند 1381 در خصوص برگزاري رفراندوم و در جهت شفاف سازي هر چه بيشتر مواضع و ديدگاههاي خود و با هدف بهره مندي از نظريات انديشمندان و فرهيختگان، علاقه مندان، جوانان و امكان برقراري گفتگو بين اقشار مردم و جريانهاي اجتماعي سياسي، فرهنگي، توضيحات تكميلي زير در رابطه با پيشنهاد رفراندوم (همه پرسي) را تقديم مي دارد.
الف- چرا رفراندوم (همه پرسي) ؟
رفراندوم يك شيوه و روش مراجعه به آراء عمومي و دمكراسي مستقيم در جهت شناسايي و حق تعيين سرنوشت و احترام به حق حاكميت مردم مي باشد. اين حق در بيشتر اسناد بين المللي همچون منشور سازمان ملل – اعلاميه اعطاي استقلال به كشورها و ملت ها اعلاميه جهاني حقوق بشر، ميثاق بين المللي حقوق مدني و سياسي و ميثاق بين المللي حقوق اجتماعي – اقتصادي – فرهنگي، منشور حقوق و تكاليف اقتصادي دولتها، قطعنامه هاي سازمان ملل، رويه دولتها و قوانين اساسي ملل متمدن، افكار عمومي، نهادهاي جامعه مدني جهاني، به رسميت شناخته شده است.
ضرورت مراجعه به همه پرسي؟
مفهوم ابدي از قوانين بشري وجود ندارد و مردم پيوسته حق دارند قانون اساسي خود را مورد بازنگري قرار داده و يا آن را اصلاح كرده يا كلاً تغيير دهند. هيچ نسلي نمي تواند نسلهاي بعدي خود را ملزم و تابع قوانين خود سازد.(اصل 28 اعلاميه حقوق بشر و شهروند 24 ژوئن 1793 و نيز سخنان آقاي خميني در بهشت زهرا در سال 1357) ملت ايران به دنبال انقلاب سال 1357 از طريق رفراندوم 12 فرودين سال 1358 حق طبيعي و مشروع خود در انتخاب نظام سياسي و حق تعيين سرنوشت را به اجرا گذاشت و با گذشت بيش از 24 سال از آن حضور تاريخي ملت ايران. بافت جمعيتي ايران بكلي دگرگون شده و نسل جوان آگاه و هوشمند و علاقه مند به حاكميت ملي در وعده گاه تاريخي 12 فروردين 1358 حضور نداشت از طرف ديگر شركت كنندگان در رفراندوم سال 58 تجربه و شناخت امروز خود از ظرفيت ها و قابليتهاي قانون اساسي 1358 را نداشتند. از اين رو مراجعه به همه پرسي در راستاي احترام به حق حاكميت مردم و فراهم كردن زمينه هاي مشاركت فعال مردم در زندگي سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي بوده است و توان و قابليت هاي ملي را براي ايجاد همبستگي بيشتر و تقويت پايه هاي حاكميت ملي بسيج نموده، تماميت ارضي، استقلال و يكپارچگي كشور ايران در مقابل عوامل تهديد كننده و آسيب رسان بيمه مي كند.
پ- چرا امروز (اكنون) ؟
مردم ايران و به خصوص نسل جوان، كه حضور فعال آن در زندگي سياسي موجب شادابي و پويايي جامعه ميباشد و حتي مقامات و مسوولان نظام با بيانات و به شيوههاي مختلف ضرورت انجام اصلاحات عميق و سازنده براي رفع مشكلات اساسي جامعه و رفع موانع توسعه پايدار مستمر را مورد تأكيد قرار داده اند. از آنجا كه كارشناسان، صاحبنظران و نظريه پردازان مسائل اجتماعي، سياسي، اقتصادي، فرهنگي، استفاده از قابليت ها و توانمندي هاي خرد جمعي در حل بحرانهاي اقتصادي، اجتماعي، سياسي موجود را ضروري ميدانند و مردم هوشمند ايران بعد از حضور فعال در چندين انتخابات با عدم استقبال از انتخابات شوراي شهر نارضايتي و عدم اعتماد خود نسبت به روند اصلاحات هدايت شده بعد از جنبش دوم خرداد را آشكار نمودند .
شرايط حساس منطقه كه اتكاي هر چه بيشتر حاكميت به آراء رضايت و اراده مردم و از بين بردن شكاف بين حكومت و مردم (كه محلي براي حضور و مداخله عوامل آسيب رسان به استقلال كشور مي باشد) را به يك ضرورت مبرم تبديل نموده است.
شرايط مساعد جهاني و حضور فعال افكار عمومي در دفاع از مردم سالاري، صلح جهاني، مقابله با خشونت و تروريسم و پشتيباني از حاكميت مردم در مقابل هر گونه مداخله خارجي فرصت تاريخي براي اثبات قابليت ها، توانمنديها و استعداد ملت ايران براي ارائه يك الگوي ملي در تقويت بنيانهاي دمكراسي (در منطقه و كاهش حضور و مداخله نيروهاي فرامنطقه براي تأثير گذاري در تصميمسازي ها را ) فراهم آورده است. بنابراين برگزاري رفراندوم، فرصتي تاريخي براي ملت ايران مي باشد كه با تكيه به ارزشهاي فرهنگي و دست آوردهاي تاريخي، مناسب ترين الگو براي تحكيم حاكميت ملي خود را فراهم آورد همچنين ايجاد امكان همگرايي منطقي در راستاي منافع ملي با حاكميت هاي ديگر و تقويت جايگاه سازمان ملل در ايفاي مسووليت خود از ديگر اولويت ها مي باشد. هر تأخيري در پاسخگويي مناسب و منطقي به اين ضرورت تاريخي جز تحميل هزينه سنگين به ملت ايران و مردم منطقه، نتيجه ديگري در بر نخواهد داشت.
د- موضوع همه پرسي ؟
از آنجا كه برگزاري همه پرسي براي حل مشكلات اساسي جامعه و برداشتن موانع توسعه كشور و تقويت حاكميت مردم است، لذا پرسش اصلي بايد به قدر لازم، دقيق طراحي شود تا با پاسخ آري يا نه اراده مردم، جهت گيري خود را آشكار نمايد از اينرو و همانطوريكه قبلاً اعلام شده است دو سؤال اصلي به همه پرسي گذاشته ميشود:
آيا با استمرار جمهوري اسلامي موافق هستيد؟ آري يا نه
آيا با استقرار نظام مردم سالار موافق هستيد؟ آري يا نه
ويژگي هاي اصلي نظام مردم سالار عبارتند از:
تضمين حق حاكميت واقعي مردم
تضمين كامل آزادي انتخابات مردم
تبعيت كامل حكومت از اراده مردم در كليه سطوح
تضمين پاسخگويي همه مسوولان در مقابل مردم
تضمين نظارت مؤثر و كامل و مستمر مردم بر عملكرد نهادها و مسوولان
تضمين برابري واقعي مردم در مقابل قانون و رفع كليه اشكال(تبعيض)
استقرار يك نظام قضايي (كارآمد مستقل و بي طرف) عدالت گستر و تبعيض ستيز
تضمين آزادي بيان انديشه و مطبوعات
تضمين رعايت حقوق بشر طبق اعلاميه جهاني حقوق بشر و موازين بين المللي
تضمين اصل تفكيك قوا
تضمين دفاع و حمايت از منافع ملي
طراحي مهندسي يك نظام اقتصادي متناسب با استعدادها و امكانات و منابع ملي، توزيع عادلانه كار و ثروت، فراهم كردن امكان مشاركت همه مردم در زندگي اقتصادي و توزيع عادلانه فرصتها به تناسب نيازها و شايستگي ها جزئيات نظام مردم سالار توسط نمايندگان مردم در قانون اساسي تدوين، توسط مردم تصويب خواهد شد.
ذ- برگزاري همه پرسي با نظارت سازمان ملل؟
ملت هوشمند و سربلند ايران از توانايي و تجربه سياسي لازم براي اداره كليه امور خود و از جمله برگزاري همه پرسي برخوردار مي باشند. بنابراين به نظر مي رسد كه هيچ مانع حقوقي و اجرايي براي برگزاري همه پرسي در سطح ملي وجود ندارد با اين وجود استفاده از امكانات تجارب اعتبار سازمان ملل براي برگزاري هر چه بهتر و باشكوه تر، سالم تر و آزادتر، همه پرسي تاريخ ساز، ميسر خواهد بود.
اعتبار جهاني اين همه پرسي را تضمين خواهد نمود. سازمان ملل كمك به برگزاري انتخابات و نظارت بر آن را بخشي از عمليات پاسداري از صلح تلقي مي كند همانطوري كه آقاي كوفي عنان در گزارش شماره (A/551985-S/2001/544) به شوراي امنيت اظهار نموده است. سازمان ملل از زمان تأسيس خود براي ارتقاي ظرفيت هاي اداري – اجراي دولتهاي عضو در برگزاري انتخابات آزاد و عادلانه، شفاف و معتبر و نهادهاي دمكراتيك كه بيش از 150 انتخابات برگزار شده در كشورهاي مختلف ايفاي نقش نموده است. از نظر دبير كل سازمان ملل توسعه پايدار تنها زماني محقق ميشود كه مردم به طور آزادانه و به صورت مؤثر در فرايند تصميم گيري ها، فعالانه مشاركت نمايد.
و- ماهيت اين همه پرسي (همه پرسي مشورتي – همه پرسي تصويبي).
معمولاً همه پرسي در دو مرحله و بصورت همه پرسي مشورتي و تصويبي برگزاري مي گردد مرحله اول همه پرسي جهت شناسايي اراده واقعي مردم نسبت به اعمال حاكميت ميباشد در اين مرحله پاسخ با آري و نه (به نظام سياسي موجود) مشخص مي گردد. اين مرحله را همه پرسي مشورتي مي خوانند. چنانچه اراده ملت ايران بر عدم استمرار نظام موجود تعلق بگيرد. در آن صورت مي بايستي در فرصت مناسب و منطقي مقدمات برگزاري انتخابات براي تدوين قانون اساسي و ارائه آن به مردم ايران فراهم گردد. مردم ايران از طريق همهپرسي دوم كه اصطلاحاً همه پرسي تصويبي توصيف شده است نسبت به تصويب قانون اساسي جديد اقدام مي نمايد. هر ايراني شرافتمند، آزادمنش، معتقد به مردم سالاري و حاكميت ملي و وفادار به ارزشهاي ملي و فرهنگي ملتزم به تبعيت از اراده مردم در همه پرسي مشورتي و تصويبي مي باشد.
عباس امير انتظام
تهران – اول ارديبهشت 1382
پيشنهاد:
اصول ميثاق ملي ايرانيان براي شكل دهي حكومت دمكراتيك
1-استقرار حاكميت ملي
ملت سرفراز و سربلند ايران به پشتوانه بيش از يك قرن مبارزه آزاديخواهي؛ استقلال طلبي و عدالت جويي؛ تبعيض ستيزي از جمله جنبش تاريخي ملي كردن صنعت نفت به رهبري دكتر مصدق؛ از اهليت؛ شايستگي، تجربه و توان لازم براي تعيين سرنوشت خود و اعمال حاكميت ملي دمكراتيك برخوردار مي باشد. استقرار حاكميت ملي كه متكي به اراده آزاد همه فرزندان هوشمند، بالنده مختاري كه دل در گرو آزادي – استقلال و دمكراسي دارند بستر مناسب براي ساختن ايراني آزاد، شاداب، آباد، مقتدر، پيشرفته، مستقل و صلح طلب را ايجاد خواهد نمود. حاكميت ملي، برآيند مشاركت همه مردم ايران بدون هيچ گونه تبعيضي از نظر نژاد، زبان، باورهاي ديني، اعتقادات سياسي، جنسيت در تصميم سازي و اجراي تصميمات در راستاي منافع ملي بوده و اين حق غيرقابل انتقال، تجزيه و غيرقابل مصادره و واگذاري مي باشد.
2- استقرار نظام پارلماني
ملت ايران در طول مبارزات سياسي، اجتماعي، آزاديخواهانه خود علاقه عميق و اراده قاطع خود به استقرار يك نظام سياسي كه به بهترين و كاملترين شكل اراده عمومي را نمايندگي كرده و مردمسالاري واقعي را به منصه ظهور برساند را نشان داده اند. تجربه حكومتهاي پارلماني در دنيا ظرفيت هاي استفاده از توان و اراده مردم در اداره كشورها را به نفع مردم و براي مردم آشكار نموده است. طراحي و مهندسي و استقرار يك نظام پارلماني كه متكي به آراء همه ايرانيان بدون كوچكترين تبعيض باشد مورد حمايت و پشتيباني است. اين نظام پارلماني بايد بر پايه جدائي كامل و شفاف دين از حكومت استوار باشد.
3-دستگاه اجرايي پاسخگو و كارآمد
ملت ايران در طول مبارزات تاريخي خود درصدد استقرار يك نظام سياسي مستقل بوده كه در آن دستگاه اجرايي و كارگزاران قوه مجريه در كليه سطوح و رده هاي تصيمگيري و اجرايي تابع اراده مردم بوده و پاسخگوي اعمال و اقدامات خود در پيشگاه ملت باشند. از اينرو حدود اختيارات و صلاحيتهاي آنان مي بايستي در چهارچوب قانون اساسي برخاسته از اراده و تصميم مردم تعريف و مشخص گردد. در طراحي و مهندسي دستگاه اجرائي ميبايستي بر پايه اصولي چون تبعيت كامل دستگاه اجرائي از اراده مردم، پاسخگويي و مسئوليت پذيري در مقابل مردم، شايسته سالاري و كارآمدي دستگاه اجرايي، عشق ورزي و احترام مقامات اجرايي به كشور و مردم ايران صورت گيرد. استفاده از ظرفيتها و قابليتهاي نسل جوان و بالنده (اعم از زن و مرد) در مديريت دستگاه اجرايي، ضامن پويايي و شادابي اين دستگاه و جلب اعتماد مردم ايران خواهد بود.
4-استقرار دستگاه قضايي مستقل و بي طرف
استقرار دادگستري از اولين مطالبات حق طلبانه مردم ايران در مبارزات هوشمندانه و افتخارآفرين آن بوده. فرياد رساي پيشگامان مبارزات اجتماعي ايران براي استقرار عدالتخواهانه در سينه پرافتخار جنبش مشروطه و تاريخ معاصر ايران طنين انداخته و ملت هوشمند و افتخار آفرين ايران در هر فرصت تاريخي ضرورت استقرار يك دستگاه قضايي مستقل بيطرف، ظلم ستيز، عدالت گستر را گوشزد نموده و آنرا ضامن امنيت در جامعه تلقي كرده و غلطيدن دستگاه قضايي در دامن فساد و بندگي جباران و زورمندان را يكي از دلايل اصلي عدم توسعه جامعه ايران قلمداد نموده اند. ملت ايران در طراحي و مهندسي و مديريت دستگاه قضايي مردمي با تكيه بر نظام ارزشي فرهنگي تجارب تاريخي، ظرفيت هاي ملي، فروتنانه از دست آوردهاي ارزشمند كليه ملل متمدن و جوامع دمكراتيك، سازمانهاي بين المللي، نهادهاي مدافع حقوق بشر، در ارتقاء جايگاه انسان و رعايت استانداردهاي حقوق بشري در دستگاه قضايي بهره خواهد گرفت.
5-ضرورت الحاق به كنوانسيونهاي حقوق بشري
ما بر اين باوريم كه اصول، قواعد و الگوها و آرمانهايي كه در مجموعه اي به نام حقوق بشر شناسايي و معرفي مي گردند حاصل مبارزات طولاني و بدون وقفه كل بشريت بوده و همه تمدنها و فرهنگها در بسترسازي، پرورش و ارتقاء اين مجموعه سهيم هستند. از اينرو ملت ايران با افتخار تمام اين مجموعه را به عنوان گنجينه گرانقدر و ميراث مشترك بشريت مورد توجه قرار داده و رعايت و حمايت از مجموعه اصول و قواعد حقوق بشري را با رعايت ظرفيتهاي فرهنگي و نظام ارزشي خود، مطمئن ترين و مناسب ترين وسيله براي ديالوگ بين انسانها در سطح ملي و بين المللي مي داند. در اين چهارچوب معتقد است كه بدون هيچ وقفه اي حكومت مردمسالار ايران مي بايستي كنوانسيونهايي چون كنوانسيون منع شكنجه، كنوانسيون رفع كليه اشكال تبعيض از زنان پروتكل هاي الحاقي – ميثاق حقوق مدني و سياسي و همه كنوانسيونهايي را كه هدف و موضوع آن دفاع از حقوق ذاتي و فطري انسان است تصويب نموده و به اجراء درآورد.
6-تضمين آزادي بيان و عقيده و مذهب
احترام به جايگاه و كرامت انسان بدون احترام به عقيده و سلوك معنوي و گرايشات سياسي و اقدامات و چالش هايي كه در مسير مشاركت در زندگي اجتماعي انجام مي دهد، ممكن نمي باشد. آزادي هاي شناخته شده در اعلاميه جهاني حقوق بشر ميثاقهاي بين المللي، كنوانسيونها و قطعنامه هاي سازمانهاي بين المللي جزء لايتجزاي تعهدات حكومتهاي سياسي مردمسالار و متكي به اراده مردم مي باشد. اين تعهدات مي بايستي با شفافيت تمام در اصول قانون اساسي منعكش شده و شيوه ها و ضمانت اجراهاي آن نيز در ميثاق ملي تعريف و مشخص گردد. حمايت قاطع از آزاديهاي فردي و عمومي بستر مناسب براي توسعه همه جانبه و فراگير جامعه را فراهم مي آورد.
7-آزادي مطبوعات
آزادي مطبوعات و رسانه هاي عمومي يكي از ويژگي هاي اصلي حكومت مردمسالار و تضمين نظارت مؤثر مردم بر نهادها و دستگاههاي حكومتي مي باشد. بدون آزادي مطبوعات، رشد و بالندگي جامعه تحقق نخواهد يافت. از طرف ديگر مطبوعات وسيله مناسبي براي ايجاد فضاي گفتگو بين مردم و تبادل نظر ديدگاهها بين آنان مي باشد. بدون ترديد شادابي و تندرستي جامعه مردمسالار در گرو مطبوعات آزاد و وفادار به منافع و ارزشهاي ملي است. در طراحي و مهندسي نظام حقوقي مطبوعات و دفاع از حريم آن مي بايستي از دستاورهاي ملل پيشرو در اين عرضه، بهره گرفته و ظرفيتهاي نسل جوان را بعنوان سرمايه قابل اتكاء در جايگاه شايسته آن مورد توجه قرار داد.
8-طرد خشونت و صلح طلبي و همزيستي مسالمت آميز
بخش عظيمي از دست آوردهاي فرهنگي و ميراث ملي ايران در ميان شعله هاي خانمان سوز جنگ هاي مختلف به خاكستر تبديل شده و فرزندان و دلاوران زيادي در چنگال خونين هيولاي خشونت زندگي خود را از دست داده اند. هنوز زخمها و دردهاي جامعه از خشونت هاي كور و جنگ طلبي التيام نيافته و رنگ زيباي حيات و شادابي در مقابل سنگيني خشونت حكومتهاي استبدادي و جنگ طلب رنگ مي بازد از اينرو اعلام تنفر و انزجار عميق از جنگ و خشونت به هر شكل و فرم آن جزء مطالبات جدي و پيگير مردم ايران مي باشد. در ميثاق ملي (قانون اساسي) مي بايستي به نحو مؤثري عدم توسل به زور و خشونت تضمين گردد. ملت ايران مي تواند با بهره گيري از تجربه تاريخي و ظرفيتهاي ملي گامهاي مؤثري در استقرار صلح پايدار در منطقه و در سطح بين المللي بردارد. تشويق ملتها و دولتها به پي گيري شيوه هاي مسالمت آميز حل و فصل اختلافات و ترويج فرهنگ گفتگوي سازنده بين فرهنگها و تمدنهاي مختلف مي بايستي به عنوان اصول بنيادين سياستهاي رسمي حكومت مردمسالار (در سطح ملي و بينالمللي) تلقي شده و مي بايستي در ميثاق ملي مورد حمايت قرار گيرد. استفاده از كليه ظرفيتهاي ملي در طراحي و مهندسي سيستم امنيت دسته جمعي در چهارچوب سازمان ملل متحد و مقابله با ريشه ها و عوامل بروز جنگها و خصومتها و مناقشات داخلي، منطقه اي و بين المللي، بعنوان يكي از اصول و اهداف ميثاق ملي مي بايستي مورد توجه قرار گيرد.
9-انزجار از تروريسم و همكاري با جامعه جهاني در ريشهكني آن
ملت ايران از فعاليتهاي تروريستي و توسل به خشونت كور آسيب هاي زيادي ديده و زخمهاي عميقي بر تن دارد. ملت ايران همچنين از دردهايي كه ملتهاي ديگر از فعاليتهاي تروريستي متحمل شده اند و بخصوص از اقدامات تروريستي يازده سپتامبر متأثر و منقلب شده است. از اينرو ملت ايران از اقدامات تروريستي با هر دليل و توجيهي و به هر شيوه اي كه باشد و عليه هر كسي و در هر جايي كه باشد، اعلام انزجار و بيزاري نموده و آماده است كه تمامي امكانات خود را در چهارچوب برنامه ها و رهنمودهاي سازمان ملل براي مبارزه جهاني با تروريسم بين المللي بسيج نموده و بر اين باور است كه براي ريشه كني اين آفت بزرگ جامعه جهاني مي بايستي با ريشه ها و علل آن، منجمله با بي عدالتي و تبعيض ها و تقسيم ناعادلانه كار بين المللي جرايم سازمان يافته، باندهاي مواد مخدر و پولشويي و حكومتهاي غيردمكراتيك نيز برخورد نمايد. همكاري همه جانبه ايران با جامعه جهاني و نهادهاي بينالمللي براي ريشه كني تروريسم مي بايستي در قانون اساسي پيش بيني و مورد حمايت قرار گيرد.
10-حمايت از محيط زيست
ما بر اين باوريم كه دفاع از محيط زيست در كليه فضاهاي كره زمين وظيفه همه ملتها و كشورها بوده و همبستگي بينالمللي كشورها و ملتها ضامن توسعه پايدار و برخورداري همه انسانها از محيط زيست سالم مي باشد. از اينرو حكومت دمكراتيك ايران مي بايستي عميقاً خود را متعهد به رعايت ضوابط، اصول و استانداردها و الگوهاي رفتاري مربوط به حمايت از محيط زيست خود و جهان نمايد. الحاق بدون وقفه ايران به كليه معاهدات ناظر به حفظ و حمايت از محيط زيست و همكاري با همه كشورها و نهادهاي بين المللي دولتي و غيردولتي جايگاه با اهميتي در مجموعه سياستهاي ايران به خود اختصاص خواهد داد. و تضمين هاي لازم براي حمايت از محيط زيست در قانون اساسي پيش بيني خواهد شد.
11-پرهيز از انتقامجويي و حمايت از عدالت كيفري
ملت ايران زخمهاي عميقي از اعدامهاي كور، قتلهاي زنجيرهاي، بازداشتهاي خودسرانه، محاكمات غيرعادلانه و بطور كلي اعمال ناقض حقوق بشر بر تن دارد. با اين وجود ما بر اين باوريم كه ملت بزرگ ايران، شادابي و نشاط فرداي خود را با آفت كينه توزي و نفرت ورزي آلوده نخواهد كرد. و اجراي عدالت را در مسير قانوني آن و در چهارچوب استانداردهاي قابل قبول جامعه جهاني هدايت و مديريت خواهد كرد. از نظر ما الحاق ايران به اساسنامه ديوان كيفري بين المللي و رعايت استانداردهاي عدالت كيفري براي محاكمه و مجازات جنايتكاران جنگي و جنايات عليه بشريت، راه را براي اجراي عدالت متناسب با فرهنگ غني ايراني، باز خواهد نمود.
ملت ايران در شرايط حساس كنوني بيش از هر زمان ديگر به همدلي و همبستگي ملي نياز دارد و اين فرصت مغتنمي است براي همه كساني كه قصد جبران اعمال ناپسند گذشته خود را دارند. ملت ايران براي ساختن آينده درخشان خود مي بايستي همه كانونهاي نفرت و خشونت را نابود كرده و فرهنگ تساهل و تسامح را گسترش دهد.
شايسته است كه؛ ملت ايران با بزرگواري مثال زدني آغوش خود را براي جذب كساني كه از رفتارهاي غيرانساني و خشونت بار خود نسبت به هموطنانشان پشيمان شده اند، باز كرده و آنها را نسبت به سرنوشت فرزندانشان در فرداي آزادي اميدوار كند.
12- شيوه و روش انجام تغييرات و اصلاحات
از آنجا كه رفراندوم يك شيوه و روش مراجعه به آراء عمومي و اعمال دموكراسي مستقيم در حق تعيين سرنوشت مي باشد. لذا بهترين روش و شيوه گذار به شرايط دمكراتيك و جامعه آزاد و پيشرفته برگزاري همه پرسي مي باشد. در اين همهپرسي دو سؤال اصلي قابل طرح است:
آيا با استمرار نظام جمهوري اسلامي موافق هستيد؟ آري يا نه
آيا با استقرار نظام دمكراتيك و متكي به آراء عمومي موافق هستيد؟ آري يا نه
طرح سؤال اول به اين دليل ضرورت دارد كه در حال حاضر يك نظام سياسي برخاسته از رفراندوم سال 58 بر ايران حاكميت دارد كه در آن رفراندوم بيش از 75 درصد مردم كنوني ايران حضور نداشتند و فرصتي براي مشاركت در حق تعيين سرنوشت نيافته اند. از طرف ديگر رژيم كنوني كه مدعي پشتيباني و حمايت مردمي است بايستي ادعاي خود را به شيوه دمكراتيك و مطابق استانداردهاي بين المللي به اثبات برساند و به اصطلاح رأي اعتماد نسبت به عملكرد 26 ساله خود از ملت ايران كسب كند. در صورت كسب رأي اعتماد بر همه ما فرض است كه به نظام مورد تأييد ملت ايران احترام بگذاريم و مطالبات دمكراتيك خود را ضمن احترام به آراء عمومي دنبال كنيم.
اما چنانچه مردم ايران در يك همه پرسي آزاد و عادلانه و تحت نظارت نهادهاي بين المللي به نظام جمهوري اسلامي ايران رأي اعتماد ندادند؛ در آن صورت مقامات جمهوري اسلامي مكلف به تبعيت از آراي عمومي هستند و جامعه جهاني نيز به احترام حق حاكميت ايران كليه مناسبات اقتصادي – سياسي را قطع كرده و با نمايندگان واقعي ملت ايران وارد مناسبات ديپلماتيك شوند. برگزاري رفراندم تجلي اراده مردم ايران را در قالب حقوق نهادينه مي كند.
سؤال دوم مربوط است به نوع و ماهيت حكومت جايگزين نظام جمهوري اسلامي ايران؛ از اينرو مردم در گذار به نظام و حكومت بعدي مي بايستي با ويژگيهاي اصلي دمكراتيك آشنايي داشته و با شناخت و آگاهي لازم به چارچوب نظام منتخب خود رأي داده تا در يك زمان معقول از طريق سازكارهاي دموكراتيك، قانون اساسي نظام دلخواه خود را و از طريق رفراندوم (اصطلاحاً رفراندوم تصويبي گفته ميشود) به تصويب و به اجرا بگذراد. من عمليات مربوط به رفراندوم را در مقاله رفراندوم چرا و چگونه در تاريخ 25/12/81 مطرح كرده ام و هموطنان عزيز را به بررسي و تكميل و اصلاح اين طرح دعوت مي كنم.
گذار از شرايط فعلي به وضعيت دلخواه يك روند تاريخي است كه ملت ايران با تكيه بر توان، تجربه و قابليتهاي ملي خود و با بهره گيري از فضاي مناسب بين المللي و پشتيباني معنوي افكار عمومي و وجدانهاي بيدار بشري در سراسر جهان و جهت گيري طبيعي تاريخ آن را گام به گام و بدون توسل به خشونت به انجام خواهد رساند. همبستگي هوشمندانه اقشار مختلف مردم حول اهداف و برنامه هاي مشخص و پرچمداري جوانان و زنان در اين جنبش ملي ضامن موفقيت ملت ايران در برپايي حكومت دلخواه خود مي باشد. اينجانب در طي 26 سال گذشته لحظات زيادي را به انديشيدن در چگونگي گذار مسالمت آميز سپري كرده و به لطف خداوند به نتايج ارزندهاي رسيده ام كه به حكم وظيفه ملي يافته هاي خود را جهت همفكري و تبادل نظر و تدوين بهترين راه حلهاي اجرايي گذار مسالمت آميز به حاكميت ملي، توسعه همه جانبه و پايدار در اختيار ملت ايران قرار خواهم داد. با نظر به تحولات بعد از پايان جنگ سرد بر اين باور هستم كه شيوه هاي سنتي مبارزات اجتماعي كارآمد نبوده و امواج خشمگين انقلاب هاي دهه هاي 50 تا 90 ميلادي جاي خود را به حركت هاي نسيمگونه، شاداب، مسالمت آميز مردم داده است. اين تحول مبارك و تاريخ ساز را ارج گذاشته و هر چه بيشتر به آينده كشور خويش و نسل جوان اميدوار باشيم.
عباس امير انتظام
14/11/1383
0 Comments:
ارسال یک نظر
<< Home